مسعود رجوی
شجره طیبه مجاهدین، گوهر صبر و مقاومت، وفای به
پیمان با فدای بیکران
گفتگوی اینترنتی بوالقاسم رضایی حول حقایق کمتر شنیده شده از
مبارزه مجاهدین با شاه، نگاه مجاهدین به آزادیها از آغاز انقلاب تا امروز
در این گفتگو به سؤالات زیر پاسخ داده شده است:
درباره خانواده رضاییها توضیح بدید که چرا این خانواده در آغاز
انقلاب ۵۷ از محبوبیت بالایی در بین مردم برخوردار بود؟
چرا مجاهدین به مبارزه قهرآمیز برای براندازی حکومت شاه روی
آوردن؟ آیا نمیشد حکومت شاه رو اصلاح کرد؟
چرا مبارزه مجاهدین و فداییها نهایتاً به روی کار اومدن خمینی
منجر شد؟
آیا میشه گفت چون خروجی انقلاب ۵۷ خمینی بود پس این انقلاب یک
اشتباه تاریخی بوده؟
چرا مجاهدین خمینی رو در انقلاب ۵۷ سر کار آوردن؟
آیا شاه، خمینی و شبکه آخوندها رو هم سرکوب نمیکرد؟
چرا مجاهدین در ابتدا به خمینی امام و پدر بزرگوار میگفتند
ولی بعدش باهاش مخالفت کردن؟
اختلاف مجاهدین و خمینی از کجا شروع شد؟
مجاهدین چه کردند و چه میکنند؟
مدعیان آزادیخواهی بسیارند. هر شخص یا گروه و جریانی میتونه
ساعتها درباره آزادی و آزادیخواهی حرف بزنه و شعار بده. اما یک سؤال هست که با طرح
اون همه ابهامات کنار میره و فاصله بین حرف و عمل مشخص میشه. سؤال اینه: چه کردی و
چه میکنی؟! یعنی اولاً کارنامهات چیه؟ و ثانیا همین الآن در رابطه با شعارها و ادعاهات
چه عملکردی داری؟ ما در این ویدئو میخوایم خیلی کوتاه و خلاصه و محوروار به همین سؤال
راجع به مجاهدین پاسخ بدیم و بگیم مجاهدین چه کردن و چه میکنن؟
ما الآن در آخرین سالهای سده ۱۴ هجری شمسی هستیم. از سال
۱۳۰۰ تا به امروز ۴تا دیکتاتور اومدن سر کار، یکی از یکی جانیتر و دزدتر. پس خیلی
واضحه که ما در بالا همواره شاهد دیکتاتوری و بهاصطلاح تکوین حکومت مطلقه بودیم. اما
در پایین و در جبهه مردم گوهری به چشم میخوره که عبارت است از بارز کردن و اثبات امکان
رهایی.
تا جایی که
به مردم ایران برمیگرده سرفصل نقشآفرینیشون به انقلاب مشروطه برمیگرده. تا قبل
از انقلاب مشروطه سرنوشت مردم ایران در دستان شاههای مستبد و دولتهای استعماری و آخوندها
و قدرتهای محلی بود. اما بعد از مشروطه نیروی جدیدی وارد شد که اسمش نیروی مردمه. مردم
در این فاصله قیامهای بیشماری کردن. فداکاریها کردن. خونها دادن. پیروزیها و شکستها
داشتن. اما اگه همه رو جمع بزنیم و بخوایم عملکرد مردم در برابر استبداد شاه و شیخ
رو در یک جمله خلاصه کنیم همون میشه که عرض کردم. یعنی اثبات امکان رهایی. یعنی میشه
رها شد. میشه سرنوشت رو در دست گرفت.
۵۳سال از سده چهاردهم هجری شمسی به فعالیتهای سازمان مجاهدین
خلق ایران اختصاص داره. تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران عبارت است از تاریخچه قوتیابی
چشمانداز آزادی. اجازه بدید پهنههای فعالیتهای مجاهدین در این زمینه رو با هم مرور
کنیم.
۱. در صحنه نبرد رودررو با رژیم، مجاهدین استراتژی جنگ آزادیبخش
رو ارائه کردن که پاسخ اختناق و سرکوب دیکتاتوی ولایت فقیه. تبلور این استراتژی رو
ما در ارتش آزادیبخش ملی و در کانونهای شورشی میبینیم.
۲. در پهنه سیاسی، مجاهدین یک جایگزین سیاسی و دموکراتیک رو
ارائه کردن. جایگزینی بهنام شورای ملی مقاومت ایران دیرپاترین ائتلاف سیاسی علیه دیکتاتوری
ولایت فقیه.
علل لیست گذاری سازمان مجاهدین خلق ایران چه بوده است؟
تلاشهای طاقتفرسای مجاهدین در جنگ حقوقی با دولت آمریکا برای
خروج از لیست تروریستی
تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران با هدف سرنگونی دیکتاتوری
شاه در سال ۴۴
رای ندادن به قانون اساسی ولایت فقیه در سال ۵۸
افشای طرحهای سرکوبگرانه رژیم از تقلبها در
انتخابات تا حجاب اجباری، حذف احزاب سیاسی و سلب آزادیها
آغاز مبارزه مسلحانه در ۳۰خرداد ۶۰ بهدنبال بهگلوله
بستن تظاهرات مسالمتآمیز نیممیلیون نفری و آغاز موج اعدامها
تأسیس شورای ملی مقاومت، بزرگترین ائتلاف سیاسی
علیه دیکتاتوری در ایران(۳۰تیر ۶۰) با مرزبندی علیه دیکتاتوری سلطنتی و مذهبی
هدف: سرنگونی رژیم ولایت فقیه و انتقال حاکمیت
به مردم
تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران(۳۰خرداد ۶۶)
بیش از ۱۰۰رشته عملیات برای پایان دادن به جنگ
ایران و عراق
ارائه طرح صلح و تحمیل جامزهر آتشبس به خمینی
ورود زنان به رهبری مجاهدین، برای مقابله با
اندیشه زنستیز نظام ولایت فقی
افشای ترفند اصلاحطلبی در نظام ولایت فقیه
بیش از ۱۰۰رشته افشاگری علیه پروژه اتمی رژیم
افشاگری علیه آخوندها و در نتیجه ۶۴بار محکومیت
رژیم در ارگانهای مللمتحد
کهکشانی از شهیدان
پیشبرد جنبش دادخواهی برای محاکمه عاملان و
آمران قتلعام ۶۷
برگزاری گردهماییهای سالانه برای ایرانی آزاد
تشکیل کانونهای شورشی در داخل ایران
۵۳سال در راه برپایی یک ایران آزاد، با حاکمیت
مردمی
«
سازمان مجاهدین را بشناسیم!»
سازمان مجاهدین را بشناسیم!»
سازمان مجاهدین بزرگترین و سازمانیافتهترین
اپوزیسیون رژیم ایران است. این سازمان در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد و نقش مؤثری در سرنگونی
دیکتاتوری شاه داشت. سازمان مجاهدین پس از انقلاب ضدسلطنتی، حاضر به پذیرفتن اصل
ولایت فقیه نشد و به قانون اساسی رأی نداد. این در حالی است که همراهی با آن، میتوانست
درهای بسیاری را در حاکمیت به روی این سازمان باز کند.
همچنین فعالیتهای مسالمتآمیز و افشاگرانهٔ
مجاهدین منجر به خشم عوامل خمینی و آتش بهاختیارهای آن زمان و حملهٔ آنها به
مجاهدین و دفاتر آنها میشد.
سه رادمرد بزرگ تاریخ معاصر ایران، محمد حنیفنژاد،
سعید محسن و علی اصغر بدیعزادگان، در تأسیس سازمان مجاهدین آنچه را که میرا و
منسوخ و استثماری بود بهدور انداختند و بهجای آن ايدهها و راه و روشهای پیشرو
و آزادکننده و بالنده را خلق یا احیا کردند. بدینسان سازمان مجاهدین در شورش علیه
کهنگی و بنبست و خلق دنیای نو بنیانگذاری شد.
آنها بهقیمت جان خود، سنت درخشان ایستادن بر
سر موضع یعنی وفای بهعهد را بنا گذاشتند. پس سلامهای بیپایان ما بهبنیانگذاران
کبیر مجاهدين که آغازکنندگان راهی بودند که جنبش آزادیخواهی ایران هنوز مدیون آن
است.
اگر تمام این ۵۳ سال را از نظر بگذرانیم، چکیده
تاریخ مجاهدین این است که این سازمان دژ استوار آزادی ایران و سازنده و الهام بخش
ارزشهای پیشرو مبارزاتی و آرمانی است. مبارزهیی كه تا سرنگونی استبداد مذهبی و
نفی هر جنسی از بهرهكشی و تبعيض ادامه دارد.
خوشا مجاهدین که در مبارزه برای پيشبردن اين
هدف، قاطع و بیشکاف و بیتردید ایستادهاند. کوهها لرزیدند؛ اما مجاهدین برای
سرنگونی ولایت فقیه از جای خود تکان نخوردند.
خوشا به جوانان و زنان ايران كه از چنين گنجينه
عظيمي برخوردارند تا بتوانند به نقش تاريخي خود پاسخ بدهند و بر ديكتاتور جبار و
جلاد و شياد بشورند و سرنگونش كنند.
درود بر همه هموطنان شريف و آزادهیی كه هرگونه
همراهي با رژیم ولایت فقیه را خط قرمز پیکار آزادی اعلام كرده و به آن قیام کردهاند.
برگرفته از سایت مریم رجوی
در شوق وصال آزادی، ۵۳سال در هاله مشعل ارزشها
نسلها و ارزشها
در جامعهشناسی میگویند که نسلها هر ۲۵ ـ
۳۰سال تغییر میکنند. با نو شدن نسلها، ارزشها نیز متحول میشوند. در این تحول،
عناصر گوناگونی مثل تکنولوژی، ارتباطات و فرهنگ اجتماعی نقش مهم و اثرگذار دارند.
ارزشها که از دیرباز در مناسبات طبقاتی و
استثماری حاکم بر جوامع بشری، در جان و ضمیر و میل و کششها رخنه کرده و رسوب
نمودهاند، کماکان با جاذبهها و دافعههایشان، وجود آدمی را سمت و سو میدهند. اینها
عناصر و عوامل واقعی در جامعه و در فرد فرد انسانها هستند. یعنی جملهگی، واقعیتهای
سرسخت اجتماعی و انسانی میباشند.
اکنون سازمان مجاهدین خلق در آستانه ۵۳سالگی،
سه نسل را در تاریخچهٔ خود پرورده است. نسلهایی که پیرامون هاله ارزشهایی چون
فدا، صداقت، نفی خودپرستی، هنر شنیدن، بیچشمداشتی و بینام و نشانی و نفی جنسیتگرایی
و... گرد آمدهاند تا با عبور از ۵۳سال مبارزهٔ بیتوقف برای نیل به آزادی، فصل جدیدی
از حیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را در میهنشان رقم زنند.
مجاهدین در مباحث شناخت فلسفی، معتقد به «جهان
خارج از خود» یا «هستی رئالیستی» هستند. این اهمیت را با بهرسمیت شناختن واقعیت
خارج و بیرون از ذهن، تبیین میکنند و تلاش دارند به قانونمندیهایش مسلط شوند. از
جمله این «هستی رئالیستی» باید به غبارزدایی از ارزشهای انسانی اشاره نمود. ارزشهایی
که در این نوشته به تشریح و شناخت آنها در تجربهها و زندگی روزمره مجاهدین خواهیم
پرداخت.
مجاهدین خلق ایران - تاريخچه مختصر
بنیانگذاری
بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران را محمد
حنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیعزادگان تشکیل میدهند که دانشآموخته دانشگاه
تهران بودند. این افراد اگر چه هوادار نهضت آزادی بودند اما به شیوههای سران این
نهضت (بخش مذهبی جبهه ملی ایران) انتقاد داشتند.
پس از قیام خودجوش ۱۵خرداد ۱۳۴۲، که با سرکوب
خونین مردم و دستگیری گسترده مخالفان و فعالان سیاسی همراه شد، بنیانگذاران در
زندان با جمعبندی مبارزات سیاسی گذشته، به این نتیجه رسیدند که این مبارزات
پارلمانی و سیاسی همواره با سرکوب از سوی دیکتاتوری مواجه شده و به نتیجه مطلوب نمیرسند.
بنابراین برای سرنگونی دیکتاتوری، مبارزه مسلحانه در آن مرحله، بهعنوان شکل محوری
مبارزه، یک ضرورت است. به این منظور گروهی را بنیان نهادند که چند سال بعد، سازمان
مجاهدین خلق ایران نام گرفت.
سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ توسط بنیانگذاران
این سازمان یعنی محمد حنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیعزادگان تشکیل شد.
تشکیلات مجاهدین، رمز اقتدار
چرا پس از آنهمه سرکوب سیستماتیک حکومتی در دو
دیکتاتوری کاملاً متفاوت، مجاهدین خلق نابود نشدند؟
مجاهدین چگونه پس از تحمل آن همه ضربات ساواک،
توانستند بقای خود را تضمین کنند؟
چرا سازمان مجاهدین مانند بسیاری احزاب و
سازمانهای دیگر، منشعب و تکه پاره نشد؟
چرا سازمان مجاهدین زیر ضرب آخوندها آبدیدهتر
شد؟
چرا مجاهدین پیوسته رشد میکنند؟
چرا مجاهدین خلق در قیاس با دیگر گروههای
مشابه، تحلیل نرفتند؟
چرا این گروه، در قیاس با دیگر گروههای سیاسی
مشابه، سرنوشتی متفاوت پیدا کرد و به محور یک آلترناتیو سیاسی تبدیل شد در حالیکه
بسیاری گروههای دیگر که کمتر از مجاهدین هم مورد سرکوب قرار گرفته بودند، به تدریج
آب رفتند و کوچک و کوچکتر شده؛ به شاخههای متعدد تقسیم شدند و از کارآیی سیاسی و
اجتماعی افتادند؟
محمد حنیف معنای فدا - محمد حنیفنژاد که بود و چه کرد؟
سعید محسن که بود؟
علی اصغر بدیغ زادگان که بود؟
پیام مشرک بنیان گذاران
آرم سازمان مجاهدین خلق ایران
گنجینه امید - نقدینه رهایی یک ملت اسیر
خاطرهای از محمد حنیفنژاد
این خاطره را شادروان حاج احمد طهماسبی از حامیان
پاکباز و از پشتیبانان مالی مجاهدین، دههها پیش از این تعریف کرده است
یادداشتی در مورد شهیدان سرفراز مقاومت، بهمناسبت پنجاهوسومین سال بنیانگذاری
سازمان مجاهدین خلق ایران
شاید بارها در پاشنه نشریه مجاهد چشممان به
جمله «رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان ضامن پیروزی محتوم خلق ماست»
برخورده است. ممکن است بهسرعت از کنار آن عبور کرده و کمتر در فحوای آن غور کرده
باشیم اما کیست که نداند همین جمله به ظاهر ساده، بین دو تلقی از اسلام و انقلاب،
استبداد و آزادی، ایرانی و ضدایرانی، مرزی سرخ و عبورناپذیر کشیده است. اگر امروز
مقاومت ایران سرخرو، سرفراز و فروتن، قامت کشیده و استوار در میان توفانها به پیش
میتازد، مدیون این یک جمله است.
به درستی اگر این بهای سنگین در برابر هیولای
تنورهکش ارتجاع نبود، از مجاهدین در تاریخ معاصر ایران چه باقی میماند؟
میخواهیم در سالگرد شکوفایی سازمان مجاهدین
خلق ایران بر ساقه پنجاهوسومین تولد، بازگشتی داشته باشیم از سر نیاز و اخلاص به یادداشتهایی
در مورد شهیدان و از آن برای ادامهٔ راه، انگیزه و انرژی بستانیم.
اول شهریور- ضربه ساواک به سازمان مجاهدین خلق ایران در ۱۳۵۰
درظهر روز اول شهريور ۱۳۵۰موج ضربات و دستگيريهاي بزرگ گروههاي ضربت ساواك شاه
عليه مجاهدين آغاز شد .
در دوره ۵۰ساله قبل از آن , يعني از كودتاي ۱۲۹۹ و سلطنت پهلوي تا سال ۱۳۵۰
اين نخستين سازمان مخفي و مسلحي بود كه توانسته بود به مدت ۶ سال (ازشهريور ۱۳۴۴
تا شهريور۱۳۵۰ ) دور ازچشم مأموران رژيم به حيات و فعاليت مخفيانه ادامه بدهد .
سازمان مجاهدين خلق ايران در شرايط فعاليت مخفي و اختناق سلطنتي , بدور از
فرماليسم و نمودها و نامگذاريهاي احزاب سنتي , به مدت ۶ سال حتي نامي هم بر خود
نگذاشته بود و اعضاي آن تشكل خود را فقط با كلمه «سازمان» مي شناختند .هويت
بنيانگذاران و مركزيت سازمان نيز بر كسي معلوم نبود و تنها در سال ۱۳۴۸ يعني ۴ سال
پس از تأسيس آن , ۱۶ نفر كه براي بحث پيرامون خط مشي سازمان انتخاب شده بودند با
تاريخچه سازمان و هويت بنيانگذاران آن ,
محمد حنيف – سعيد محسن و اصغر بديع زادگان , آشنا شدند .اسم سازمان مجاهدين خلق
ايران , بعدها در زمستان سال ۱۳۵۰ در زندان اوين پس از شهادت احمد رضايي بعنوان
نخستين شهيد مجاهدين انتخاب شد.
طي ۶ سال فعاليت مخفي تعداد اعضاي سازمان به ۲۱۴ نفر رسيده بود كه علاوه بر
تهران در تبريز و مشهد و شيراز و اصفهان
نيز حضور داشتند. دستيابي به چنين تعدادي از اعضاء در يك سازمان مطلقاً
مخفي كه در شرايط اختناق كامل به مبارزه اشتغال داشت , در آن زمان بي سابقه بود.
دوره عضوگيري مجاهدين در آن روزگار جز در موارد استثنايي يك الي دو سال بطول
مي انجاميد تا از سلامت امنيتي فرد اطمينان حاصل شود و دوران مطالعات اوليه راهم
براي عضويت در سازمان به انجام برساند. جلسات اعضاء و مسئولين شان كه 2 و يا 3 و
يا حداكثر 4 نفر در برميگرفت در كوهستان يا در خانه هاي آنها برگزار ميشد. اعضاي
سازمان مي بايد در هفته يك روز به
كوهنوردي و يك روز هم به جامعه گردي بپردازند و در زندگي شخصي نيز حداكثر ساده
زيستي را مراعات كنند.
در سال ۱۳۴۸ارتباط مجاهدين با سازمان الفتح برقرار گرديد و تدريجاً شمار قابل
توجهي از اعضاء با اختفاي كامل به پايگاههاي فلسطين در لبنان و اردن و سوريه رفتند
و پس از ديدن دوره هاي آموزش نظامي به
ايران بازگشتند .
در تابستان سال ۱۳۴۹ تعدادي از اعضاي سازمان در جريان اعزام به پايگاههاي
فلسطين در دوبي دستگير شدند و اميرنشين دوبي متعاقباً در صدد بود آنها را به ساواك
شاه مْستَرُد نمايد. سازمان با طرح پيچيده اي در مرحله اول توانست عكسها و مدارك
هويت مجاهدان دستگير شده را در دوبي جايگزين نمايد و در مرحله بعد هواپيمايي كه
براي تحويل دادن مجاهدين ازدوبي به بندرعباس ميرفت به سوي بغداد تغيير مسير داد.
سردارخياباني , شهيد رسول مشكين فام و مجاهد خلق محمد سادات دربندي ازسرنشينان اين
هواپيما بودند. به اين ترتيب ساواك شاه هيچ چيز بدست نياورد و نتوانست به
موجوديت سازمان مجاهدين در آن زمان پي ببرد .
اما يك سال بعد ,در شهريور ۱۳۵۰ , در
شرايطي كه رژيم شاه در تدارك
برگزاري جشن هاي ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهي در آبان همان سال بود, ضربه بزرگ اول شهريور
فرود آمد . علت اين ضربه ارتباط شهيد ناصر صادق با يك توده اي پيشين بود كه به
استخدام ساواك شاه در آمده بود اما داعيه مخالفت بارژيم شاه داشت. مأموران ساواك
شاه آنچنانكه بعداً مقام امنيتي ساواك درزمستان ۱۳۵۰ در تلويزيون رژيم شاه فاش كرد
, بعضاً با ۲۵ موتورسيكلت , ناصر صادق را كه خود قهرمان ژيمناستيك دانشگاه و
موتورسوار بسيار ماهري بود , تعقيب ميكردند و از اين طريق طي چند ماه به شماري ازپايگاههاي مجاهدين و
ارتباطات آنها با يكديگر در تهران پي بردند.
در جريان دستگيريها و تهاجمات پياپي ساواك كه از بعد از ظهر روز اول شهريور
۱۳۵۰ درزندان اوين با شكنجه هاي وحشيانه آغاز شد و تا ۲ ماه هر روز ادامه داشت,
بنيانگذاران سازمان ,همه اعضاي مركزيت و بيش از ۹۰درصداعضاء دستگير شدند. . همچنين
كليه امكانات و تسليحات سازمان به چنگ ساواك افتاد.
مجاهدان خلق علي باكري , ناصر صادق , محمود عسگري زاده , رضارضايي , محمد
بازرگاني و مسعود رجوي همراه با شهيد بنيانگذار سعيد محسن در همان روز اول شهريور دستگير شدند .
حملات بعدي ساواك به دستگيري مجاهدان شهيد
علي ميهندوست , رسول مشكين فام و بنيانگذار شهيد اصغر بديع زادگان منجر گرديد .
دستگيري حنيف كبير در اواخر مهر همان سال صورت گرفت و شكنجه گران اوين به همين
خاطر به جست و خيز و شيريني خوران مبادرت
كردند .
شاه پس از دستگيري مجاهدين درآستانه جشنهاي ۲۵۰۰ ساله كه با تعقيب و مراقبت
پرحوصله و چندين ماهه ي ساواك بعمل آمده بود , سپهبد نصيري رئيس ساواك را به درجه
ارتشبدي ارتقا داد .
رژيم شاه و ساواك سلطنتي ابراز اطمينان ميكردند كه توانسته اند سازماني را كه
در نيم قرن سلطنت پهلوي براي نخستين بار توانسته بود ۶ سال فعاليت مخفي داشته باشد
, ريشه كن نموده و خطر آنرا از بين برده اند .
آنچه باقي مانده بود فقط چندتيم يا
نفرات پراكنده و تحت تعقيب, از مجاهدين بود و تعداد اندكي هم در خارج كشوركه ساواك
در صدد به دام انداختن تك تك آنها بود .طرح ساواك براي به دام انداختن مجاهد شهيد
احمد رضايي كه مسلسلهاي ضبط نشده نزد او
بود, رسيدن به احمد از طريق برادرش , رضا رضايي بود. طبق طرح ساواك, رضا, عضو
مركزيت سازمان كه در شماردستگير شدگان اول شهريور بود مي بايد زير كنترل مأموران
سازمان اطلاعات و امنيت با برادرش احمد
ارتباط و تماس برقرار ميكرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر